استارت آپ چیست: راز و رمزهای داشتن یک استارت آپ موفق
هر شخص کارآفرینی دوست دارد یک کسبوکار استثنائی داشته باشد، اما راهاندازی استارت آپ های موفق و بزرگ در عرض چند ماه کار سادهای نیست. شرکتهایی که ظاهراً یک شبه به موفقیت دست پیدا کردهاند نیز چندین سال برای رسیدن به این موقعیت تلاش کرده و سختی کشیدهاند. راز و رمز راهاندازی استارت آپ های موفق در مدتی کوتاه چیست؟ شما باید پرشور، متعهد و دارای توانایی کار و تلاش مداوم باشید.
بسیاری از استارت آپ ها اگر درست هدایت شوند، هرگز شکست نمیخورند. گاهی اوقات، برخی از مدیران استارت آپ ها خیلی زود تسلیم میشوند. برای اینکه کسبوکاری مانند استارت آپ های موفق راهاندازی کنید، باید اهداف واقعبینانهای برای رشد و توسعه استارت آپ خود تعیین کرده و گام به گام حرکت کنید. مراحل و اصول زیر میتوانند تفاوت بین استارت آپ های شکستخورده و استارت آپ های موفق را برای شما عنوان کنند و به شما نشان دهند چطور میتوانید در کار خود موفق شوید. در ابتدا باید بدانید که با انجام چه کارهایی میتوانید به هدف خود نزدیک شده و به آن دست یابید. با ما همراه باشید.
به حل مسائلی بپردازید که به آنها اشتیاق و علاقه دارید
مرحله اول در راهاندازی یک استارت آپ موفق، اگرچه یک مرحله چالشبرانگیز است، اما راحتترین مرحله نیز به حساب میآید. شما به یک ایده نیاز دارید. بهترین شرکتها توسط افرادی شکل گرفتهاند که مشکلات رایج مردم را حل کرده، باعث ایجاد سهولت در کار مردم شدهاند یا چیزی را کشف کردهاند که تا پیش از آن در حوزه کاری یا جامعه آنها اثری از آن وجود نداشته است. اغلب اوقات، آنها به دلیل اشتیاق و علاقه خود، تمایل داشتند تمام وقت و انرژی خود را به این کار اختصاص دهند. بدون اشتیاق و علاقه، سالهای اول و سخت راهاندازی یک استارت آپ، غیر قابل تحمل به نظر میرسد و مدیران چنین استارت آپ هایی خیلی زود تسلیم میشوند.
به دنبال تأیید و تصدیق باشید
تأیید و تصدیق مرحلهای مهم در راهاندازی یک استارت آپ موفق است. هدف از راهاندازی یک کسبوکار موفق، حل مشکلات، تأمین نیازها یا پر کردن شکافهای موجود در جامعه میباشد. شما ممکن است بدون تحقیق و تأیید اینکه آیا برای محصولات یا خدمات شما بازار و نیاز وجود دارد یا خیر، به سراغ یک ایده بزرگ بروید. این تکروی را کنار بگذارید. با تمام افراد خیرخواه در زمینههای کاری مشابه خود صحبت کرده و از کمک دیگران استفاده کنید.
تصمیمگیری در خصوص چگونگی تأمین منابع
تمرکز بر روی توسعه، امری حیاتی است، اما به یاد داشته باشید که 50 درصد منابع را باید برای بازاریابی و تبلیغات، منابع انسانی و ایجاد کسبوکار خود کنار بگذارید. بسیاری از استارت آپ ها سالها طول میکشد تا بخشهای مختلفی که بسیار کلیدی هستند را به کار بگیرند (مانند بخش بازاریابی). در حالی که در همان مراحل اولیه راهاندازی استارت آپ های موفق باید تمام کارکنان و تأمینکنندگان مالی، وظایف مختلفی را عهدهدار شوند و از یکدیگر حمایت کنند.
ایجاد رابطه با مشتریان
کلید ایجاد کسبوکار موفق عبارت است از ایجاد وفاداری و شادمانی در مشتریان. جذب مشتریان جدید میتواند هزینهبر باشد. در کنار جذب مشتریان جدید در طی مدت زمانی طولانی باید با مشتریان قدیمی خود نیز در ارتباط باشید. با انجام نظرسنجی و گوش دادن به نظرات مشتریان، از آنها یاد بگیرید و برایشان اهمیت قائل باشید.
انعطافپذیر باشید
انتقادپذیر باشید و در صورت نیاز تغییراتی ایجاد کنید. اعتماد داشتن به ایده اصلی خودتان مهم است، اما برای گوش دادن به مشتریان خود یا پذیرش تغییرات و نظرات آنها خیلی مغرور نباشید. برای ایجاد تغییرات پس از گوش دادن به مشتریان خود و تحلیل کردن مخاطبان هدف، انعطافپذیر باشید. با دقت به اولویتبندی بپردازید و بررسی کنید که کدام بازخورد برای آینده شرکت مفید و مؤثر است.
راحتطلب نباشید
دشمنِ پیشرفت، راحتطلب بودن است، پس یاد بگیرید که از راحتطلب نبودن لذت ببرید. اهداف بزرگی را برای خود و تیمتان تعیین کنید. سعی کنید هر هفته چهار تا پنج درصد در ایجاد پایگاه مشتریان خود پیشرفت داشته و به این اهداف با داشتن نقش مدیریتی فعال نظارت داشته باشید.
همیشه نقش فعال داشته باشید
بنیانگذاران، هزاران راه مختلف پیش روی خود در خصوص تأمین منابع، استخدام کارکنان، انتخاب شرکا و تدبیر استراتژیها دارند، اما موفقترین شرکتها دارای مدیران فعال هستند. یک فرهنگ مثبت در شرکت خود با یادگیری برای مدیریت افراد خود و اختصاص زمان برای آنها ایجاد کنید. کارکنان شاد منجر به مشتریان شاد میشوند که به نوبه خود منجر به رشد خواهد شد.
صبور باشید
موفقیت قطعاً یک شبه به دست نمیآید و در عرض چند سال هم حاصل نخواهد شد. شرکتهایی که در خودشان سرمایهگذاری میکنند و به دقت و به طور استراتژیک برنامهریزی دارند، میتوانند انتظار داشته باشند که به سودآوری در کسبوکار خود دست پیدا کنند. با این وجود، هر شرکتی متفاوت از دیگری بوده و موفقیت واقعی ممکن است به دهها سال زمان نیاز داشته باشد. استیو جابز در سال 1976، برند اپل را پایهگذاری کرد، اما در سال 1984 بود که با اختراع مکینتاش به موفقیت رسید.
به عنوان کارآفرین، رهبر و بنیانگذار یک استارت آپ باید تفاوت بین یک ایده و یک شرکت عالی را بدانید. پس عزم خود را جزم کنید و با برخورد به مشکلات تسلیم نشوید. 8 مرحله عنوان شده را پشت سر بگذارید و بدانید که به هدف و موفقیتی که منتظرش هستید، نزدیکتر شدهاید. حال که این مراحل را شناختید، میخواهیم شما را با مدت زمان لازم برای دستیابی به موفقیت آشنا سازیم. بدین منظور، در قسمت بعدی مقاله، 4 سال مورد نیاز و دشوار راهاندازی یک استارت آپ موفق را برای شما عنوان خواهیم کرد.
بیشتر بخوانید: کاربرد چت آنلاین در وبسایت چیست؟
چه مدت زمانی طول میکشد تا یک استارت آپ موفق داشته باشیم؟
راهاندازی یک استارت آپ میتواند به سرعت اتفاق بیافتد، اما تبدیل آن به یک کسبوکار واقعی به زمان زیادی نیاز دارد. برای راهاندازی استارت آپ های موفق، چه مدت زمانی لازم است؟
این سؤال یک مسئله کلیدی است که محققین بسیاری در زمینه بررسی استارت آپ های موفق، آن را مطرح میکنند. پاسخ سؤال 4 سال زمان است! این استدلال نیز میشود که 7-10 سال زمان لازم است تا استارت آپ خود را به موفقیتی چشمگیر برسانید. الگوی بسیار پایداری در سالهای اخیر مشاهده شده که در این مطلب آن را با شما به اشتراک خواهیم گذاشت.
سال اول: پیروزی
لحظهای که استارت آپ خود را راهاندازی میکنید، پیروزیهای آسان و قطعی زیادی برای جشن گرفتن دارید.
- شرکت خود را ثبت کنید.
- وبسایت خود را راهاندازی کنید.
- اطلاعاتی را در خصوص راهاندازی شرکت خود منتشر کنید.
سال اول پر از احساسات و پیروزیهای کوچک و قطعی زیادی است که به شما احساس پیشرفت واقعی هدیه میدهد. آنچه که در حقیقت وجود ندارد، درآمد و سودآوری زیاد است.
فرض کنید که هیچ چیز در سال اول قطعی نیست و فقط شروع بسیار خوبی را تجربه میکنید. این مرحله درست مانند سال اول دوران دبیرستان است و بدین معنی نیست که شما در بهترین دانشگاهها ادامه تحصیل خواهید داد، بلکه فقط به این معنا میباشد که سال اول را خوب شروع کردهاید.
سال دوم: پول کجاست؟
سال دوم اتفاقاتی رخ میدهد که باعث از بین رفتن برخی شرایط سال اول میشود. ابتدا، تمام پساندازهایی که برای راه انداختن کسبوکار خود کنار گذاشته بودید، تمام میشود و موجودی کارت که هرگز فکر نمیکردید از آن استفاده کنید، به صفر رسیده است.
متوجه میشوید که راهاندازی کسبوکار فقط ثبت کردن آن نیست. جذب مشتریان اولیه به معنی دستیابی به مشتریان بلندمدت نمیباشد. این امر فقط بدان معنا است که کسی به طور اتفاقی وارد مغازه شما شده و میخواهد محصولی را خریداری کند. سال دوم در جایگاهی قرار میگیرید که در مورد تصمیم خود به شک میافتید. شما به طور مجدد شروع به سؤال پرسیدن از خود میکنید. اینجا زمانی است که افراد میگویند «راهاندازی استارت آپ یا یک شرکت کار دشواری است.» تنها کاری که میتوانید در سال دوم انجام دهید این است که اضطراب خود را در جهت دستیابی به موفقیتهای کوچک کنترل کنید.
سال سوم: زمان بازی فرا میرسد
در سال سوم، هیجانی که زمانی برای آغاز کار داشتید به اضطراب در مورد تصمیمتان تبدیل میشود. شما زمان زیادی را صرف پرسیدن سؤالات مختلف از خود میکنید. اینکه چطور به این موضوع واکنش نشان میدهید، کلید ماجرا است. به موارد بیان شده در قسمت زیر دقت کنید:
- تقریباً غیر ممکن است که تا این برهه به موفقیت بزرگی دست پیدا کرده باشید. حتی اگر با خود کلنجار میروید که تسلیم شوید، نمیتوان انتظاری غیر از این داشت.
- جایی که کسبوکاری واقعی، سالم و سودآور ایجاد میکنید، احتمالاً چند سال با آن فاصله دارید. حتی شاید هرگز به آن دست پیدا نکنید.
- اینجا است که از خود سؤال میکنید آیا میتوانید با این سرعت برای 2-3 سال آینده به مسیر خود ادامه دهید. در این برهه میدانید که دقیقاً دنبال چه هدفی هستید. اگر فکر میکنید که چیزی ارزش دنبال کردن را ندارد، اکنون زمان مناسبی برای کنار کشیدن است.
- هیچکس نمیداند مسیری که طی میکنید به موفقیت ختم خواهد شد یا خیر، بنابراین زیاد به حرفهای دیگران تکیه نکنید.
این مرحله مربوط به راهاندازی یک استارت آپ نیست، بلکه با آماده شدن برای مدیریت کسبوکار در مرحله رشد مرتبط است. شما باید تصمیم بگیرید که آیا میخواهید کاری که آغاز کردهاید را به سرانجام برسانید یا خیر.
سال چهارم و بعد از آن
اگر سابقه شرکتهای بزرگ را بررسی کنید، متوجه خواهید شد که آنها معمولاً برای سالهای زیادی گمنام بودهاند تا اینکه یک روز مشخص شد کار آنها ارزشمند بوده است. اگر در این باره مطمئن نیستید، داستان MailChimp یا Basecamp را مطالعه کنید. آنها تعدادی از باهوشترین کارآفرینانی هستند که سالها تلاش کردهاند تا جایگاه ویژهای به خود اختصاص دهند. هرگز از مواردی مانند کارآفرینی که یک برنامه موبایل ایجاد میکند و یک شبه معروف میشود به عنوان رهنمود استفاده نکنید. اینکه بسیاری از شرکتها جایگاه خود را تا سال چهارم و بعد از آن پیدا نمیکنند، به این دلیل است که تا آن زمان تمام جوانب کسبوکار را نمیدانند و نقاط ضعف خود را تصحیح نمیکنند. تمام فعالیتها برای داشتن یک استارت آپ موفق مانند جذب مشتری، توسعه محصول، پیام برند، تیم مدیریت و اقتصاد واحد برای آنکه درست انجام شوند، باید به دفعات تکرار شده و برای این کار به زمان نیاز است.
بیشتر بخوانید: شبکههای اجتماعی جایگزین، بعد از فیلترینگ اینستاگرام کدامند؟
یک طرح کسبوکار ساده برای راهاندازی استارت آپ های موفق
مشاوران تجاری، کارآفرینان باتجربه، بانکدارها و سرمایهگذاران به طور کلی موافق هستند که شما باید یک طرح کسبوکار را قبل از راهاندازی استارت آپ یا هر کسبوکاری تهیه کنید. این طرح میتواند به شما برای پیشرفت، تصمیمگیری و کسب موفقیت کمک کند. با این حال، تمام طرحهای کسبوکار یکسان نیستند و هر کسبوکاری به جزئیات یکسان نیاز ندارد.
شما ممکن است در ابتدا یک طرح نسبتاً ساده برای آغاز یک کسبوکار کوچک ایجاد کنید، شاید این طرح ساده برای شما کافی باشد. شما همچنین میتوانید شروع سادهای داشته باشید و به تدریج پیشروی کنید. بدین ترتیب، شما میتوانید از روش برنامهریزی کسبوکار ناب (Lean) استفاده کنید که مبتنی بر یک طرح ناب ساده به همراه بهروزرسانیها و بازنگریهای منظم است.
یک نمونه از طرح کسبوکار ساده
به عنوان نمونه، خانمی را تصور کنید که در منزل جواهرات درست میکند و در بازار محلی میفروشد. طرح کسبوکار میتواند این فرصت را در اختیار او قرار دهد که به دنبال راههایی برای توسعه و بهبود کسبوکار خود باشد. فرآیند برنامهریزی باید به او برای درک کسبوکارش کمک کند. طرح کسبوکار باید به او کمک کند تا بداند و بتواند بگوید که از کسبوکار خود چه میخواهد، خواستههای مشتریان خود را درک کرده و تصمیم بگیرد که چگونه کسبوکارش را بر اساس شرایط موجود بهینهسازی کند.
او میتواند از پیشبینی فروش، هزینه، سود و زیان کارش بهرهمند شود، بنابراین میتواند در خصوص چگونگی استفاده و توسعه منابع خود برنامهریزی داشته باشد. او ممکن است به ایجاد جریانهای نقدی، ترازنامه و نسبتهای کسبوکار دقیق و با جزئیات زیاد نیازی نداشته باشد. یک طرح کسبوکار ساده ممکن است تنها چیزی باشد که او برای ادامه راه به آن نیاز خواهد داشت.
مرحله اول، طرح متمرکز بر چند عنصر ابتدایی است. نوشتن یک بیانیه مأموریت، مسئلهای که میخواهید برای مشتریان خود حل کنید را نشان میدهد و تحلیل بازار باعث میشود که شناخت بیشتری از بازار خود داشته باشید. با این حال، طرح کسبوکار تمام استارت آپ ها به این سادگی نیست. بسیاری از آنها به توسعه محصول، بستهبندی، تأمین تجهیزات، طراحی وبسایت و گاهی اوقات به سیاهه اموال چند ماه یا حتی چند سال قبلتر از شروع فروش نیاز دارند.
در صورتی که منابع مالی لازم را برای تأمین این هزینهها در اختیار نداشته باشید، باید از وامهای بانکی یا سرمایهگذاران یا هر دو مورد استفاده کنید و برای این منظور به یک طرح کسبوکار گستردهتر نیاز دارید. خواه شرکت شما یک شرکت استارت آپی باشد یا نباشد، طرح کسبوکارتان باید انتظارات شما را برآورده سازد.
به چه نوع طرح کسبوکاری نیاز دارید؟
پیشنهاد ما برای شروع، توسعه طرح کسبوکار خودتان در مراحلی است که نیازهای واقعی کسبوکارتان را تأمین میکند. در ابتدای کار، بحث کردن درباره چند موضوع کلیدی در خصوص طرح کسبوکار با شرکا و اعضای تیم کفایت میکند. همچنین شاید بخواهید که پیشبینی فروش و هزینهها را نیز به طرح خود اضافه کنید که منجر به ایجادشدن صورت سود و زیان در مراحل بعدی میشود. با استفاده از اعداد و ارقام مربوط به کسبوکار خود میتوانید جریان کسبوکار را پیشبینی کرده و هزینهها را با درآمد تطبیق دهید. در نهایت، انتخاب طرح کسبوکار به اندازهای که به نوع کسبوکار، الزامات مالی و هدف کسبوکار وابسته است، به مرحله کسبوکار بستگی ندارد.
در اینجا تعدادی از شاخصهای مهم برای طرح کسبوکار ارائه شدهاند که حتی به عنوان یک استارت آپ نیز به آنها نیاز خواهید داشت:
- در برخی از کسبوکارهای ساده، طرح کسبوکار در ذهن مالک آن باقی میماند، اما هر استارت آپی باید دارای طرح کسبوکار باشد. کسبوکارهای یک نفره نیز میتوانند از ایجاد طرح کسبوکار بهرهمند شوند، زیرا فرآیند ایجاد طرح کسبوکار مفید و ارزشمند است و اطلاعات زیادی را در اختیار شما قرار میدهد و شما میتوانید یک طرح کسبوکار ناب را در کمتر از یک ساعت ایجاد کنید.
- به محض اینکه شخص دومی اضافه میشود به ایجاد چند طرح نیاز خواهید داشت. ایجاد طرح کسبوکار برای انتقال ارزشها، اهداف، استراتژیها و جزئیات اجرای طرح حیاتی است.
- به محض اینکه فردی از خارج شرکت اضافه میشود، باید اطلاعات بیشتری فراهم کنید. هنگامی که یک طرح تنها برای استفاده داخلی در نظر گرفته میشود، ممکن است به عنوان مثال به توصیف سابقه شرکت و ویژگیهای محصولات نیازی نداشته باشید. هنگامی که از افراد خارج از شرکت استفاده میکنید، باید اطلاعات پیشزمینه بیشتری را به عنوان بخشی از طرح کسبوکار به آنها ارائه کنید.
- این نکات ساده برای شروع طرح کسبوکار کفایت میکنند. سعی کنید مأموریت، اهداف، کلیدهای موفقیت، بازار یا بازارهای هدف، مزیتهای رقابتی و استراتژیهای پایه استارت آپ خود را توصیف کنید. این طرح تا چه اندازه ایده کسبوکار شما را پوشش میدهد؟ سعی کنید از قالب طرح کسبوکار ناب برای شروع استفاده کنید و انعطافپذیر باشید.
- آیا میتوانید بدون پیشبینی میزان فروش و هزینههای کسبوکارتان دوام بیاورید؟ برخی اوقات در کسبوکارهای یک نفره، بسیاری از این اعداد و ارقام در ذهن مالک باقی میمانند. با این حال، استفاده از برخی ابزارها در این خصوص راحتتر است که اعداد و ارقام را به صورت خودکار جمع و تفریق میکنند.
- آیا شما واقعاً بازار هدف خود را میشناسید؟ یک فرآیند تحلیل بازار خوب میتواند به شما برای آگاهی از فرصتها کمک کند. شما خودتان باید دلیل انتخاب و خرید محصولات خود توسط مشتریان را بدانید. نیازهایی که باید تأمین کنید چه نیازهایی هستند؟ چند نفر به عنوان مشتری بالقوه شما وجود دارند؟
- آیا میتوانید مقادیر قابل توجهی موجودی را مدیریت کنید؟ مسئله مدیریت، کار را پیچیدهتر میسازد و معمولاً به یک طرح به مراتب پیچیدهتر نیاز دارد.
- آیا به صورت اعتباری اقدام به فروش میکنید؟ اگر شما محصولات خود را به کسبوکارهای دیگر میفروشید، احتمالاً باید به صورت اعتباری اقدام به فروش کنید و این امر معمولاً به آن معنی است که باید حسابهای دریافتنی را مدیریت کنید. برای این کار به یک طرح کسبوکار پیچیدهتر نیاز دارید.
- مالیات خود را به صورت نقدی پرداخت میکنید یا به صورت اقلام تعهدی؟ اگر نمیدانید و یک کسبوکار کوچک هستید (یک نفر یا شاید دو یا سه نفر)، احتمالاً به صورت نقدی باید پرداخت کنید. این امر باعث میشود برنامهریزی راحتتر باشد. با این حال، اکثر کسبوکارهای بزرگ که با حسابدار عمومی گواهیشده (CPA) کار کرده و صورت مالیات جداگانه دارند از حسابداری تعهدی استفاده میکنند، زیرا آنها میخواهند هزینههای خود را کاهش دهند. زمانی که از حسابداری تعهدی استفاده میکنید، احتمالاً به ابزارهای جریان نقدی پیچیدهتر و یک طرح کسبوکار گستردهتر نیاز دارید.
- با دریافت کمک مالی از بانکها و سایر مؤسسات، انتظار میرود که جزئیات بیشتری را درباره ارزش خالص شخصی، وثیقه و موقعیت مالی کسبوکار خود ارائه کنید. برخی بانکها تا زمانی که وضعیت وثیقه ظاهراً مناسب باشد، یک طرح کسبوکار بسیار سطحی را میپذیرند. برخی دیگر پیشبینیهای ماهانه دقیق را درخواست میکنند. هیچ بانکی نمیتواند تنها بر اساس طرح کسبوکار وام اعطا کند و این بر خلاف قوانین بانکی است. یک وام خوب یک طرح کسبوکار خوب را میطلبد.
- اگر به دنبال سرمایهگذاری مشترک هستید، باید طرح کسبوکار خود را به خوبی بررسی کنید. سرمایهگذاران حرفهای انتظار دارند که طرح کسبوکار صرفاً وعده و وعید نباشد، بلکه به دنبال مدرک و سند هستند. آنها به دنبال پیشبینیهای مالی استوار و جامع هستند. البته ممکن است مواردی وجود داشته باشد که سرمایهگذاران بدون وجود طرح کسبوکار و برنامهریزی از شرکتها حمایت کنند، اما استثناء هستند.
بنابراین، هر جور که حساب کنید، طرح کسبوکار حتی در مراحل اولیه راهاندازی استارت آپ های موفق و حتی اگر آن را در ذهن خود نگه دارید، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. قبل از تهیه لوازم کار یا فراهم آوردن هر گونه تدارکات مشابه، باید یک طرح کسبوکار داشته باشید.
بیشتر بخوانید: مهمترین نکات را درباره طراحی نسخه موبایل سایت در سال 2019 بدانید
داستان 10 استارت آپ موفق و برتر در دنیا
در این قسمت داستان 10 استارت آپ موفق و برتر امروزی را ارائه کردهایم. تمام آنها با یک ایده ساده شروع کردند و حال میبینید که در کجا قرار دارند.
ایربیانبی (AirBnB)
این داستان مربوط به آغاز کار توسط سه نفر و چگونگی پیشرفت آنها از اجاره دادن تشک به یک شرکت 10 میلیارد دلاری است. در سال 2007، برایان چسکی و جو گیبیا نمیتوانستند از عهده پرداخت اجاره آپارتمان خود در سان فرانسیسکو برآیند. یک کنفرانس طراحی قرار بود در سان فرانسیسکو برگزار شود و هتلهای شهر به طور کامل رزرو شده بودند. این ایده به ذهن آنها خطور کرد که سه تخت بادی خود را اجاره دهند و برای مهمانان خود صبحانه درست کنند. آنها یک وبلاگ ساده درست کردند و تختها را هر کدام به مبلغ 80 دلار به سه نفر اجاره دادند. آنها سپس از یکی از دوستان سابق خود که فارغالتحصیل علوم رایانه بود، درخواست کردند تا وبسایت مد نظرشان را طراحی کرده و به آنها ملحق شود.
بیشتر بخوانید: سئو سایت در سال 2019 و هرآنچه که باید درباره آن بدانید
اینستاگرام
راهاندازی این استارت آپ توسط دو نفر انجام شده است که یک برنامه را در عرض 8 هفته طراحی کردند. کوین سیستروم که در پروژه جیمیل گوگل و توسعه شرکتی مشغول به کار بود، آخر هفتهها بر روی طراحی برنامهای کار میکرد که به کاربر اجازه میداد به تهیه عکس با ثبت موقعیت مکانی و امکان به اشتراکگذاری متن بپردازد. او نام این برنامه را Burbn گذاشت. اینگونه بود که کوین با مهندس نرمافزار اهل برزیل مایک کرایگر، یکی از کاربران اولیه Burbn آشنا شد و به اتفاق هم برنامه محبوب اینستاگرام را بنیانگذاری کردند.
بیشتر بخوانید: تبلیغات در شبکههای اجتماعی؛ بایدها و نبایدهای این نوع تبلیغات
پینترست
والدین بن سیلبرمن فکر میکردند که او نیز قرار است همان مسیر پدرش را ادامه دهد. او در سال 1999 وارد دانشگاه ییل شد، اما خیلی زود آنجا را ترک کرد. در سال 2009، بن و دوست او پاول شیارا به همراه ایوان شارپ کار بر روی سایتی را برای به اشتراکگذاری تصاویر آغاز کردند که کاربران میتوانستند تصاویر را بر اساس علاقه خود، به اصطلاح پین کنند. بن شخصاً شماره تلفن شخصی خود را در اختیار 7000 کاربر اول سایت قرار داد و حتی قرار ملاقاتهایی را با برخی از کاربران ترتیب داد. در یک مهمانی شام، همسر بن نام پینترست را برای این سایت انتخاب کرد.
بیشتر بخوانید: هرآنچه که باید از درگاههای پرداخت امن و درگاههای واسط پرداخت بدانید
انگری بردز
بنیانگذاران بازی انگری بردز، بارها تلاش کردهاند که بازی موفقی را روانه بازار کنند. نکته اخلاقی داستان آن است که حتی اگر 51 بار شکست بخورید، کافی است فقط یک بار موفق شوید!
بیشتر بخوانید: گوگل آنالیتیکس و هرآنچه که باید از آن بدانید
لینکدین
در اواخر سال 2002، رید هافمن تیمی متشکل از همکاران قدیمی خود از سوشیالنت (SocialNet) و پیپال (PayPal) را استخدام کرد تا بر روی یک ایده جدید کار کنند. در ماه مه سال 2003، هافمن لینکدین را منتشر و 350 نفر از مخاطبان خود را دعوت کرد تا به شبکه او ملحق شوند و پروفایلهای خود را ایجاد کنند. این کسبوکار در ابتدا دارای سرعت رشد کمی بود، طوری که برخی روزها فقط تا 20 مورد ثبتنام داشت، اما با گذشت زمان شرایط تغییر کرد و شرکتی به نام سکویا کپیتال (Sequoia Capital) تصمیم گرفت بر روی آن سرمایهگذاری کند.
بیشتر بخوانید: آموزش گام به گام استفاده از گوگل وبمستر تولز
اوبر
بعد از یک کنفرانس در شهر پاریس، تراویس کالانیک و گرت کمپ از شرایط زندگی خود مانند پیدا کردن تاکسی شاکی بودند. اینگونه بود که ایده پیدا کردن ماشین در زمان و محل مناسب به ذهن آنها خطور کرد و سرویس تاکسی آنلاین اوبر به وجود آمد.
بیشتر بخوانید: انتخاب نام دامنه مناسب برای سایت، اولین قدم پیروزی در دنیای وب!
اسنپچت
ایوان اشپیگل، رجی براون و بابی مورفی در حال بررسی مهارتهای کارآفرینی خود بودند. در یک چت معمولی رجی گفت «کاش میشد این عکسهایی که دارم ارسال میکنم، ناپدید شوند». زیاد طول نکشید که ایوان این مسئله را به یک ایده چند میلیون دلاری بدل کرد. آنها کار بر روی برنامهای به نام Picaboo را شروع کردند، اما بعد از مدتی نام آن را به اسنپچت تغییر دادند.
بیشتر بخوانید: بک لینک چیست و تمام آنچه باید در مورد دنیای بک لینک ها بدانید!
واتسآپ
جان کوم و برایان دو دوست و همکار از شرکت یاهو بودند که در سال 2007 این شرکت را ترک کردند. آنها برای کار در فیسبوک درخواست دادند، ولی موفق نشدند. بعد از فراز و نشیبهای فراوان، آنها در سال 2009 برنامه واتسآپ را منتشر کردند که هدف آن ارائه سرویس بدون هر گونه تبلیغات و حفظ تمرکز بر ارائه یک تجربه بینظیر، قابل اعتماد و پایا به کاربران بود.
بیشتر بخوانید: ای نماد چیست و چرا داشتن آن برای هر کسبوکار اینترنتی ضروری است؟
توییتر
سابقه راهاندازی توییتر به جلسهای برمیگردد که توسط اعضای هیئت مدیره شرکت پادکست Odeo برگزار شده بود. جک دورسی که دانشجوی کارشناسی در دانشگاه نیویورک بود، ایده استفاده از سرویس SMS برای برقراری ارتباط با یک گروه کوچک را مطرح کرد.
بیشتر بخوانید: استارت آپ چیست: راز و رمزهای داشتن یک استارت آپ موفق
فیسبوک
در ابتدا مارک زاکربرگ یک شبکه اجتماعی کوچک را برای دانشجویان دانشگاه هاروارد راهاندازی کرد. بعد از معروف شدن این سایت در میان دانشجویان، آن را به دانشگاههای دیگر توسعه داد. در سال 2004، این سایت پایگاه عملیاتی خود را به کالیفرنیا تغییر داد و اولین سرمایهگذاری را از طرف شرکت پیپال دریافت کرد.
بیشتر بخوانید: تبدیل صفحه اینستاگرام به وبسایت در 7 مرحله
داستان راهاندازی استارت آپ های موفق ایرانی
دیجی کالا
دیجی کالا گستردهترین فروشگاه اینترنتی ایرانی در زمینه خرده فروشی است که در سال 2006 میلادی راهاندازی شد. امروزه دیجی کالا پرمخاطبترین و همچنین پربازدیدترین وبسایت در خاورمیانه و بزرگترین وبسایت فروش محصولات الکترونیکی و دیجیتالی در کشورمان است. دیجی کالا در شروع کار خود تنها به نقد و مرور کالاهای دیجیتال مثل لپ تاب، موبایل و غیره میپرداخت، اما بعد از مدتی به فکر فروش این محصولات در سایت خود افتاد. تاکنون شاهد این بودیم که معمولاً کالایی نیست که مشابه آن را در دیجی کالا پیدا نکنید.
فروشگاه اینترنتی دیجی کالا این تضمین را به شما میدهد که یک هفته مهلت تعویض یا پس دادن کالای خود را دارید. یکی دیگر از مزیتهای دیجی کالا این است که جنسی که به دست شما میرسد و در صورتی که از سطح کیفی و کارایی راضی نباشید، این امکان وجود دارد که با انجام مقدمات کار، کالایی که از آنها خریداری کردید را پس بفرستید، کالایی مشابه با آن را دریافت کنید یا هزینهای که پرداخت کردید را پس بگیرید. از شروع به کار وبسایت فروشگاهی دیجی کالا حدود 11 سال میگذرد و الان این وبسایت از نظر مؤسسات تعیین سطح خارجی بزرگترین استارت آپ ایرانی به شمار میرود که چیزی نزدیک به 150 میلیون دلار ارزش دارد و در حال حاضر به مارکت پلیس تبدیل شده است.
بیشتر بخوانید: 24 ترفند جدید برای کسب درآمد از اینترنت
کافه بازار
کافه بازار بزرگترین بازار انواع و اقسام اپلیکیشنهای موبایلهای اندروید در کشورمان است. تأسیسکنندگان این استارت آپ موفق شدهاند میلیونها کاربر، برنامهنویسان گوشیهای هوشمند و همچنین تبلیغکنندگان اینترنتی را از طریق بسترهایی مثل اپ استور و بازار به هم متصل کنند.
بعد از اینکه شرکت گوگل محدودیتی در زمینه دسترسی به فروشگاه گوگل (گوگل پلی) برای کاربران ایرانی خود به وجود آورد. شرکتی به اسم آوای همراه با بومیسازی برنامهای شبیه به فروشگاه گوگل موفق شد تا حد قابل قبولی خلاء به وجود آمده برای کاربران اندرویدی را از بین برده و با در اختیار قرار دادن بازیها و نرمافزارهای تولید داخلی سهم عظیمی در پیشرفت این نوع بازیها و نرمافزارها داشته باشد. از بافت این زنبیل کوچک کمتر از 5 سال میگذرد، اما با همین سن کم موفق شده به یکی از محلهای قابل اطمینان برای بارگیری نرمافزار و بازی اندروید تبدیل شود.
بیشتر بخوانید: راهنمای کامل چگونگی راهاندازی فروشگاه اینترنتی
اسنپ
اسنپ یکی دیگر از استارت آپ های موفق در زمینه پیدا کردن تاکسی میباشد که از اپلیکیشن اوبر الهام گرفته است. این شرکت موفق شده با در اختیار داشتن یک اپلیکیشن گوشی، افرادی که قصد دارند تا به عنوان یک راننده تاکسی مشغول باشند را جذب و با آنها همکاری کند. از طرف دیگر شرکت اسنپ میخواهد با پشتیبانی قوی و ارائه بهترین خدمات به همراه هزینه کم، مشتریان زیادی را جذب خود کند.
این شرکت در سال 1393 شمسی توسط یک دانشجوی مهندسی برق دانشگاه فردوسی در مشهد به اسم شهرام شاهکار تأسیس شد. او اولین استارت آپ ایرانی در زمینه حمل و نقل عمومی لقب گرفت.
اپلیکیشنی که شهرام شاهکار معرفی کرد، بعد از گذشت تنها سه سال، میلیونها یورو سرمایه را از سمت یک شرکت بینالمللی جذب خود کرد. اسنپ در سال 1395 شمسی معادل رقم 20 میلیون یورو از سرمایه شرکت MTN را به خود اختصاص داد. نکته جالب اینجا است که اسنپ از سال 1393 تاکنون با 100 درصد میانگین رشد ماهیانه موفق شده تا به یکی از بزرگترین بازیگران ایران در زمینه تجارت تبدیل شود. این اپلیکیشن چندین هزار کاربر در سمت راننده و صدها هزار کاربر به عنوان مسافر دارد.
بیشتر بخوانید: بازاریابی اینترنتی چیست و چه نقشی در رونق کسبوکار شما دارد؟
آپارات
از وقتی که سایت آپارات شروع به فعالیت کرد، چیزی حدود 5 سال میگذرد. این وبسایت در حقیقت نمونه وطنی سایت یوتیوب است که با فیلتر شدن این شبکه اینترنتی جهانی در کشورمان، سایت آپارات موفق شده جایگزین بسیار خوبی برای یوتیوب در ایران باشد و از این راه به درآمد نجومی دست پیدا کند. این وبسایت در سال 1380 راهاندازی شد و در سال 1393 شمسی بعد از تأسیس حساب کاربری رئیسجمهور در وبسایت آپارات، این سایت به طور رسمی به دنیای پخش ویدئو آنلاین وارد شد. سایت آپارات از سایتهای زیر مجموعه شرکت صبا ایده است. این شرکت همچنین مالک سایتهایی مانند سایت تبلیغات کلیکی صبا ویژن و میهن بلاگ نیز میباشد.
بیشتر بخوانید: کسب و کار اینترنتی چیست؟ چگونه یک نمونه موفق آن را راهاندازی کنیم؟
تپسی
تپسی رقیب قدرتمند اپلیکیشن اسنپ است. تپسی نیز درست مثل اسنپ یک نوع سامانه درخواست تاکسی است که در حال حاضر شهرهایی مانند کرج، تهران، شیراز، اصفهان، تبریز و مشهد را پوشش داده و خدمات خود را تنها به این شهرها ارائه میکند. تپسی از طریق پنلهای سازمانی و همچنین اپلیکیشن موبایل، شما را با رانندگان خود مرتبط میسازد. شما به آسانی و تنها با دو کلیک میتوانید درخواست خود را ثبت کرده و سفری درجه یک، ایمن و ارزان را سپری کنید.
مؤسس این استارت آپ شخصی به اسم میلاد منشیپور است. او در دانشگاه تهران در رشته مهندسی مکانیک تحصیل کرده و سپس از ایران به فرانسه سفر کرد و از مدرسه عالی مدیریت فرانسه (پاریس) در رشته MBA تحصیلات خود را به پایان رسانده است. او سابقه طولانی مدت 10 سال کار و مدیریت را در شرکتهای مهم و معتبر بینالمللی مثل Boston Consulting Group را در کارنامه کاری خود دارد. سمت او در این شرکتها مدیریت پروژه بوده و به کمپانیهای مشهوری مانند مایکروسافت، دل و شرکتهای بزرگ خدمات مالی مشورت داده است. وی برای تدریس دورهای کوتاه در زمینه مشاوره و استراتژی در دانشگاه شریف به ایران آمد و فضای کسبوکار کشورمان در زمینه فناوری اطلاعات را مساعد دید. در سال 95 شمسی از کشور کانادا به میهن خود برگشت و تپسی را تأسیس کرد.
بیشتر بخوانید: رسانههای اجتماعی جدیدی که به رونق کسبوکار شما کمک میکنند
اسنپ فود
یکی از جالبترین استارت آپ های موفق وطنی اپلیکیشن سفارش 24 ساعته غذا است. ایده این استارت آپ سرویس تحویل غذا در کوتاهترین مدت زمان به تمام مناطق تهران میباشد. اپلیکیشن نام برده با توجه به موقعیت جغرافیایی، کلیه رستورانهای طرف قرارداد خود را به شما نشان میدهد. به این ترتیب شما میتوانید از رستورانهای مورد نظر خود غذا مورد علاقه خودتان را سفارش و پرداخت آن را به صورت آنلاین انجام دهید. نام این شرکت با توجه به سیاستهای مجموعه روماک به اسنپ فود تغییر داده شد.
بیشتر بخوانید: بهترین روشهای دیجیتال مارکتینگ (بازاریابی دیجیتال) کدامند؟
دیوار
دیوار از پرطرفدارترین و مشهورترین استارت آپ های وطنی به شمار میرود. حتماً برای شما این اتفاق افتاده است که قصد فروش وسیلهای را داشته باشید یا بخواهید وسیلهای را به صورت دست دوم خریداری کنید.
این وبسایت یک فروشگاه محصولات دست دوم است و کاربران دیوار میتوانند لوازم، وسایل و ابزاری که احتیاجی به آنها ندارند را در این وبسایت به راحتی به فروش برسانند. درج آگهی در دیوار هزینهای ندارد، اما پس از گذشت سی روز و اتمام رایگان بودن آگهی، عملاً مشاهده آگهی شما با مشکل روبهرو خواهد شد. شما میتوانید با پرداخت هزینهای اصطلاحاً آگهی خودتان را نردبان کرده و بار دیگر آن را به بالای لیست فروش محصولات در سایت منتقل کنید. همچنین این توانایی را دارید که آگهی خود را از نوع ویژه انتخاب کنید و با ثبت ستاره در گوشه آگهی خود توجهها را به سمت آن جلب نمایید. وبسایت دیوار اکنون دو اپلیکیشن برای موبایلهای با سیستم عامل ios و همچنین اندروید منتشر کرده که کاربران این سایت با استفاده از این اپها میتوانند کالای مورد نیاز خودشان را بدون مراجعه به وبسایت خریداری کنند. یکی دیگر از سایتهای شبیه دیوار، شیپور نام دارد که این دو استارت آپ، کارایی تقریباً مشابهی با یکدیگر دارند.
بیشتر بخوانید: افزایش فروش سایت با چند ترفند ساده
سخن پایانی
حال که با مراحل ساده و اولیه راهاندازی یک استارت آپ موفق آشنا شدید و همچنین چند استارت آپ موفق به شما معرفی شد، میتوانید به راحتی استارت آپ خود را راهاندازی کنید. همچنین اگر میخواهید استارت آپ خود را با اطلاعات بیشتر و خیالی آسوده راهاندازی کنید، میتوانید زمانی را به مشاوره با متخصصین این حوزه اختصاص دهید.
مشاهده فایل pdf مقاله: استارت آپ: راز و رمزهای داشتن یک استارت آپ موفق