راهنمای کامل برندسازی (در عصر بازاریابی دیجیتال)
برندسازی یکی از مهمترین جنبههای هر کسبوکار، چه بزرگ و چه کوچک، چه خردهفروشی و چه B2B یا بنگاه به بنگاه، میباشد. برخورداری از یک استراتژی موثر برندسازی در بازارهای بسیار رقابتی، فواید بسیار زیادی برای شما به همراه دارد. اما "برندسازی" دقیقا به چه معناست، و چگونه بر یک کسب وکار کوچک، مثل کسب و کار شما، تاثیر میگذارد؟
مقدمهای بر برندسازی
به بیان ساده، برند شما قولی است که به مشتری خود میدهید. برند به مشتریان شما میگوید چه انتظاری میتوانند از محصولات و خدمات شما داشته باشند. همچنین، برند کار شما را از رقبایتان متمایز میکند. برند شما ریشه در این مفهوم دارد که شما چه کسی هستید، که میخواهید باشید، و مردم شما را چگونه میبینند.
آیا شما در صنعت خود یک نوآور مستقل هستید؟ باتجربه و مورد اطمینان هستید؟ آیا محصول شما گزینهای گران قیمت و با کیفیت بالا است، و یا ارزان و با ارزش بالاست؟ شما نمیتوانید در آن واحد، هر دوی آنها باشید، و نمیتوانید برای همه افراد، همه کار انجام دهید. این که شما که هستید، باید تا حدی مبتنی بر این باشد که مشتریان هدف شما چه میخواهند، و نیاز دارند که شما چگونه باشید.
برند شما چیزی بیش از صرفا یک نام، علامت تجاری و یا شعار کسب وکار شما است، بلکه تمام تجربهای است که مشتریان کنونی و مشتریان بالقوه شما در ارتباط با کسب وکار شما دارند. در نتیجه، استراتژی برند شما نشاندهنده چیزی است که کسب و کار شما آن را نمایندگی میکند، قولی که شما دادهاید، و آن نوع شخصیت تجاری که به تصویر میکشید. برندسازی شما ممکن است شامل نام کسب وکاری، علامت تجاری و طرح رنگ باشد، اینها تنها اجزای خلاقانهای از کل برند شما هستند.
برند شما از طریق موارد زیر، هر روز نماینده کسب و کار شما در بازار است:
- تصاویر منتقلشده توسط کسب وکار شما؛
- پیامهای منتقلشده در پویشها (کمپینها) و وبسایتهای شما؛
- تعامل کارمندان- مشتریان شما؛
- دیدگاه مشتریان در مورد کسب وکار شما.
انجام برندسازی برای هرگونه محصول یا خدمات که در یک بازار بزرگ مصرفی به فروش میرسد، ضروری است. به علاوه، در محیطهای بنگاه به بنگاه نیز مهم است، چون به کسب وکار شما کمک میکند که برجستهتر از دیگران به نظر برسد. استراتژی برند چیزی است که سبب اهمیت شما در بازار میشود و کسب وکار شما را به نیرویی تبدیل میکند که بتوان در بازار بر روی آن حساب کرد.
برای لحظهای، به برخی از برندهای بسیار موفق فکر کنید، برای مثال، نایک، استارباکس، یا اپل. احتمالا میدانید که این برندها نماینده چه شرکتهایی هستند. اکنون، فرض کنید که کسب وکار شما در رقابت با این سازمانها به سر میبرد. اگر میخواهید به سهم قابل ملاحظهای در بازار دست یابید، ناچارید که با اجرای یک استراتژی قوی برندسازی کار خود را آغازکنید. چون در غیر اینصورت، احتمال میرود در این رقابت شدید، دیده نشوید.
ممکن است در حوزه کسب وکاری شما، رقابت آنچنان شدید نباشد، اما اگر دو سازمان را در کنار هم قرار دهید، سازمانی که نماینده یک چیز پرارزشتر است، همیشه در رقابت در زمینه خاتمه عملیات و حفظ مشتریان، بهتر عمل میکند. به شکلی مشابه، برندسازی موفق، "ارزش برند" را پدید میآورد که برابر است با وجهی که مشتریان حاضرند تنها به خاطر این حقیقت که این برند متعلق به شماست، بپردازند. ارزش برند چیزی است که در طول زمان، ارزش کسب و کار شما را ایجاد میکند.
77 درصد از بازاریابان عقیده دارند که اگر طالب رشد کسب وکار هستید، برندسازی باید بخش مهمی از استراتژی شما باشد، همانطور که بنیانگذار آمازون، جف بزوس، به درستی گفتهاست: "برند آن چیزی است که افراد در غیاب شما، در موردتان میگویند".
برندسازی برای کسب وکار شما ضروری است، زیرا برند، هویت بصری کسب و کار شماست، و در صورتی که به درستی ساخته شود، به کسب و کارتان نه تنها یک نام، بلکه صدایی برای بیان خواهد داد، و افزایش آگاهی مشتری نسبت به کسب وکار شما را تشویق خواهدکرد.
نخست، اجازه دهید ببینیم برندسازی چیست، و پس از آن، به فراگیری استراتژیهایی جهت تقویت هویت برند شما بپردازیم.
برندسازی چیست؟
برندسازی عبارت است از فرایند ایجاد آگاهی و ارتقای خدمات یک شرکت، از طریق پویشهای تبلیغاتی مستقیم یا حمایت مالی. استراتژیهای برندسازی، مشتریان را به برند نزدیکتر میکند، و ارزشی به آنها ارائه میدهند، تا بتوانند برند را بشناسند و آن را حس یا تجربه کنند.
بازاریابان دیجیتال مسئولیت بزرگی برعهده دارند (ارتقای یک کسب وکار)، و باید با برداشتن تمام گامهای لازم، کسب و کار را به یک برند تبدیل کنند، تا سبقت گرفتن از دیگران ممکن شود. آنها همکاری نزدیکی با بخشهای طراحی، بازاریابی آفلاین، و شبکههای اجتماعی دارند. در صورتی که آنها با هم همکاری داشته باشند و به طور همزمان در جهت ارتقای برند عمل کنند، کسب و کار موفق خواهد بود.
شما به عنوان یک بازاریاب دیجیتال، باید از خود سوالهای زیر را بپرسید:
- آیا در صورتی که مردم برنده شما را نشناسند، داشتن رتبههای بالاتر ارزشی دارد؟
- آیا افراد نام برندی را که شما تبلیغ میکنید، جزو رقبای عمده ذکر میکنند؟
- آیا شما واژگان کلیدی نام دامنه را تبلیغ میکنید، یا برند را؟
- آیا مردم در گوگل برای آن نام برند، جستجو میکنند؟
مطمئنم شما هدف اصلیام را از پرسیدن این سوالها دریافتهاید: اگر نتوانید یک کسب وکار را به یک برند تبدیل کنید، در دستیابی به اهداف بازاریابی دیجیتال خود، موفق نخواهید بود.
پس بیایید روش انجام آن را یاد بگیریم!
چگونه یک کسب وکار را به یک برند تبدیل کنید؟
گوگل عاشق برندها است، زیرا آنها دربردارنده قول و تعهد به مشتریان هستند. در حالت ایدهآل، یک برند در حد استثنایی، خدمات خود به مشتریان را ارائه میدهد، کیفیت محصول فوقالعاده دارد، و وبسایتی دارد که بارگذاری آن سریع است، و موارد اندکی از نارضایتی مشتریان در کار با آن دیده میشود.
اقدامات پیش از برندسازی
در رابطه با برندسازی، اگر از یک استراتژی برنده که کاملا برای کسب وکار شما مناسب باشد، بهره برید، مطمئناً در تلاش برای تقویت پایگاه مشتریان خود موفق خواهید شد. هرچند، این بخش از مقاله، در مورد اقداماتی بحث میکند که باید پیش از اجرای استراتژی برندسازی اتخاذ شود. برای پیادهسازی موفق یک استراتژی برندسازی برای کسب و کار، اقدامات زیر ضروری است:
درک معنای برند
اولین گام این است که درک کنید برند شما نمایانگر چیست، و نیز، اینکه شما میخواهید برندتان نشاندهنده چه چیزی یا یادآور چه چیزی برای مشتریان و مردم باشد؟
به سادگی، تمام ویژگیهایی که برند شما را توصیف میکند، و نیز، ترجیحاتی که در مورد برداشت دیگران از برندتان دارید، بر روی یک برگه کاغذ بنویسید. هنگامی که لیست کامل شد، آن را تعدیل کنید و اطمینان حاصل کنید که بر برند خود، کنترل کامل دارید، و میتوانید به مشتریان خود، و مهمتر از آن، مشتریان بالقوه دست پیدا کنید.
ویژگی هایی که برند شما را توصیف میکند، باید فاکتورهای تمایزدهندهای باشد که کسب وکار شما را از کسب وکار رقبایتان متمایز میکند. این ویژگیها، نباید تنها شامل محصولات و خدمات ارائهشده توسط کسب وکار شما باشد، بلکه همچنین، باید اشاره نماید که کسب و کارتان، چگونه شناخته میشود. به علاوه، این ویژگیها باید به شما در تشخیص این مهم کمک کند که چگونه میتوانید مشتریان خود را به نحوی مثبت ترغیب کنید که محصولات و خدمات شما را بر محصولات و خدمات رقبای شما، ترجیح دهند.
برای دستیابی به این هدف، کارهای زیر را انجام دهید:
- زمینه فعالیت خود را درک کنید و ببینید که شما از چه نظر در میان رقبای خود منحصر به فرد هستید؛
- مخاطبان هدف خود را صمیمانه بشناسید؛
- درک کنید که محصول یا خدمات شما چگونه نیازهای مشتریان کنونی و بالقوه شما را برآورده میکند؛
- پیش از آنکه برندسازی را آغاز کنید، باید در مورد استراتژیهای برندسازی بیشتر بدانید.
انواع استراتژیهای برندسازی
استراتژیهای برندسازی، ابزارهایی هستند که به منظور تثبیت محصول یا خدمات شما در بازار و استحکامبخشی به برند شما، مورد استفاده قرار میگیرند. برند شما در صورتی که به نحوی موفقیتآمیز تثبیت شدهباشد، حتی در یک بازار اشباعشده نیز میتواند رشد کند. تصمیمگیری هوشمندانه در زمینه برندسازی برای کسب و کار، دارای اهمیت است، زیرا ممکن است کسب و کار شما برای مدت زیادی، با آثار آن تصمیمگیری به سر برد. تناسب استراتژیهای برندسازی برای کسب وکارهای مختلف، متفاوت است.
در زیر، به برخی از پرکاربردترین استراتژیهای برندسازی، که میتوانید برای کسب وکارتان در نظر بگیرید، اشاره شدهاست.
استراتژی دهان به دهان
ممکن است این استراتژی، بهترین استراتژی برندسازی برای سازمان شما باشد. برای قدرت گرفتن برند شما، هیچ چیز بهتر از این نیست که مشتریانتان در مورد محصول یا خدمات شما، به دیگر مشتریان اطلاع دهند. برخی پژوهشها ثابت کردهاست که استراتژی دهان به دهان میتواند در مقایسه با تبلیغات متعارف، بسیار قویتر عمل کند.
امروزه میتوان با بهرهگیری از آگاهیبخشی گسترده در میان مشتریان و مشتریان بالقوه در صحنه شبکههای اجتماعی، استراتژی دهان به دهان را به عنوان یک استراتژی برندسازی به کار گرفت. اگر در این گونه شبکهها، که توصیههای دوستان یا فالوورهای بسیار مهم است، تبدیل به یک انتخاب خانوادگی شوید، برند شما به سرعت محبوب خواهد شد.
- تاثیرگذاران هدف: صحبت با رهبران و افراد تاثیرگذار در مورد برندتان. برای مثال، روزنامهنگاران، وبلاگنویسان، رواجدهندگان مد، یا حتی چهرههای عمومی.
- برپایی اجتماعات و گروههایی در رسانههای اجتماعی: این، سریعترین راه برای پخش کردن اطلاعات و آگاهسازی مردم نسبت به برند شما است؛ در شبکههای اجتماعی، اطلاعات همچون آتش بیامان، به سرعت گسترش مییابد.
- ایفای نقش رهبری: فقط به افراد تاثیرگذار تکیه نکنید. بلکه، مسئولیت برند کسب و کار خود را بر عهده بگیرید؛ دریابید که چرا کسب وکار شما منحصر به فرد است، و این را به مردم بگویید.
- صداقت: برای آنکه آگاهی نسبت به برند شما دوام داشته باشد، مشتریان باید به برند شما اعتماد کنند. برای آنکه استراتژی دهان به دهان برای کسب وکار شما به عنوان یک استراتژی برندسازی موفق عمل کند، باید موضوعی باشید که ارزش بحث و گفتگو را داشته باشد.
برندسازی بدون برند
امروزه، برخی سازمانها رویکردهای جدیدی را جایگزین استراتژیهای برندسازی متعارف کردهاند. "برندسازی بدون برند" به این معناست که با عدم برندسازی از برند خود، آن را آشکار نمایید.
با آنکه این شیوه ممکن است بیمعنا و احتمالا غیرسازنده به نظر برسد، اما نتایج آن میتواند کاملا مثبت باشد.
برای مثال، "کلاه زرد" یک شرکت ونزوئلایی است که تنها با تولید کلاههای زرد، و نه محصولی دیگر، تبدیل به یک برند پرطرفدار شد. کسب و کار شما با صرف نظر از برندسازی و زرق و برق آن، میتواند پولی را که قرار بود صرف دیگر استراتژیهای برندسازی نماید، ذخیره کند. از سوی دیگر، محصولات و خدمات شما برای بخشی از بازار که طالب محصولات با کیفیت است و لزوماً دغدغه نام برند را ندارد، جذاب خواهد بود.
برندسازی رفتاری
استراتژی برندسازی رفتاری، به منظور ایجاد پیوند عاطفی با مشتریان و مخاطبان شما به کار گرفته میشود. این پیوند، لزوما مرتبط با محصول یا خدماتی که شما به عنوان یک کسب وکار ارائه میدهید، نیست، و گاه ممکن است کاملاً بیارتباط باشد. این استراتژی، بر یک احساس، سبک زندگی، یا هویت خاص تمرکز میکند.
برای مثال، شرکت نایک از این استراتژی استفاده میکند. نایک به عنوان شرکتی که مثل دیگر شرکتهای تولیدکننده کفش، کفش تولید میکند، خود را با استفاده از علامت تیک در لوگوی خود، در بازار متمایز میکند. این علامت، به عنوان نماد سلامت، چابکی، و نیز یک سبک زندگی مستقل که در شعار "انجامش بده!" مورد تاکید است، درک شدهاست.
دیگر برندهایی که از این استراتژی برندسازی استفاده کردهاند، کوکاکولا و اپل هستند. با اتخاذ این استراتژی برندسازی، برند شما در هویت مشتریانتان ایفای نقش میکند. برای مثال، یک فرد با پوشیدن کتانیهای کانورس، تنها مد را بیان نمیکند، بلکه هویت/ شخصیت خود را نیز بیان میکند.
گسترش برند
گسترش برند هنگامی اتفاق میافتد که یک نام برند که قبلا تثبیت شدهاست، به عنوان ابزاری برای ارتقای محبوبیت و آگاهی نسبت به یک محصول جدید یا تجدیدنظرشده، به کار گرفتهشود.
این استراتژی برندسازی، به ویژه در صنایع مد، مبلمان، و هتلداری، پرطرفدار است.
در بیشتر موارد، محصول تفاوت چندانی با آنچه پیش از آن در بازار ارائه شدهبود، ندارد، غیر از این حقیقت که اکنون، دارای یک نام برند جدید و محبوب است. هرچند، توجه داشتهباشید که ریسک موجود در کاربرد این استراتژی برندسازی برای کسب وکار، این است که هویت برند شما در زمینه فعالیت یا بخش بخصوصی که از بازار در اختیار داشت، تضعیف گردد.
در نتیجه، پیش از پیادهسازی این استراتژی، اول باید در نظر بگیرید که آیا آماده هستید که شخصیت برندی را که برای رشد آن بسیار تلاش کرده بودید، تضعیف کنید.
برندسازی چندگانه
یک استراتژی برندسازی پرطرفدار دیگر، استراتژی برندهای چندگانه است. به ویژه، اگر کسب وکار شما در یک بازار اشباع فعالیت میکند، این استراتژی برندسازی، فایده ویژهای برای شما خواهد داشت. این استراتژی، با راهاندازی دو برند یا بیشتر از یک محصول عمل میکند، به گونهای که اینطور به نظر برسد که آنها در حال رقابت با یکدیگر هستند، تا در نتیجه، سهم بزرگتری از بازار به دست آید.
منطق پشت این استراتژی این است که اگر شما پنج برند از ده برند موجود در بازار را داشته باشید، نسبت به حالتی که تنها یک برند دارید، به سهم بیشتری از بازار دست پیدا خواهیدکرد.
در نتیجه، اگر کسب و کار شما در سطحی است که میتوانید بیش از یک کمپین برندسازی را اداره کنید، راهاندازی چندین برند میتواند سبب افزایش کلی در عایدات کسب و کار شما شود. این استراتژی همچنین آگاهی کلی و تجمیعی نسبت به برند شما را افزایش میدهد، با وجود این حقیقت که این آگاهی در بین چند برند تقسیم شدهاست.
برندسازی را آغاز کنید
1- پایههای کار را به درستی فراهم کنید
رشد برند با وجود یک بنیان قوی محقق میشود. بنابراین، نخستین گام این است که ریشههای برندتان را قوی کنید. به عنوان یک بازاریاب دیجیتال، لازم است برای تشخیص اینکه آیا کسب وکارتان در مسیر درستی به پیش میرود، از لیست زیر پیروی کنید:
تعهد و قول کسب و کار شما به مشتریان چیست؟
قول، انتظاری است که مشتری از کسب وکار دارد. بنابراین، پیش از آنکه شروع به بازاریابی محصولات یا خدمات خود نمایید، خود را به جای مشتری بگذارید، و سعی کنید قول و تعهد برند را از آن زاویه بررسی کنید. قول برند باید اصالت داشته باشد، و بهتر از چیزی باشد که رقبا ارائه میدهند.
آیا وبسایت برند شما، سریع و پاسخگو است؟
برندهای خوب دارای وبسایتهای بسیار سریع و پاسخگویی هستند، و این دقیقا چیزی است که آنها را از سایت کسب وکارهای کوچکتر متمایز میکند. سرعت وبسایت معمولا نخستین تصوری است که در ذهن بازدیدکنندگان شکل میگیرد، و لازم است که سایت، سریع باشد. افراد ترجیح میدهند با سایتهای سریع کار کنند، و در غیر این صورت، سایت را ترک خواهند کرد. چه مقدار سریع؟ طبق نظر نیل پاتل که از بازاریابان مطرح دیجیتال است:
- 47 درصد مشتریان انتظار دارند یک صفحه در عرض 2 ثانیه یا کمتر بارگذاری شود.
- 40 درصد از افراد، وبسایتی که بارگذاری آن بیش از 3 ثانیه زمان میبرد را ترک میکنند.
- یک تاخیر یک ثانیهای در بالاآمدن صفحه سایت، میتواند منجر به 7 درصد کاهش ارتباطات شود.
طراحی عناصر کلیدی برند
پس از آن که پایههای برند را محکم کردید، زمان آن است تا یک قدم دیگر بردارید، و بر حسب اصولی که در راهنمای سبک برند خود تعریف کردهاید، عناصر کلیدی برند را طراحی نمایید. اینکه به چه عناصری در برند نیازمندید، به مدل کسب و کار شما بستگی دارد، اما عناصری وجود دارد که تقریباً همه شرکتها، برای موفق بودن به آنها نیاز دارند:
- لوگو (علامت تجاری): لوگوی شما، چهره کسب و کار شما، و مهمترین عنصر برندسازی است که ایجاد میکنید. این اغلب، نخستین تجربهای است که افراد از برند شما دارند، و مطمئناً، طرح آن باید طوری باشد که نزدیکترین رابطه را با کسب و کار شما داشتهباشد. آیا لوگوی برند شما منحصر به فرد و بهیادماندنی است؟ انتخاب رنگ مناسب، شناسایی یک برند را تا حدود 80 درصد افزایش میدهد؛ این بدان معنی است که برند شما باید یک لوگوی رنگی، قوی و بهیادماندنی داشته باشد. رنگهای به کار رفته در لوگوی شما، باید متفاوت از رقبای شما باشد.
- وب سایت: هر برند نیازمند داشتن ملکی در وب است، و آن ملک (به عبارت دیگر، وبسایت شما)، باید بازتابی صحیح از برندسازی شما باشد.
- بستهبندی: اگر شما یک کالای فیزیکی را به فروش میرسانید، باید بستهبندی را طراحی کنید، و آن بستهبندی علاوه بر کاربردی بودن، باید با هویت برند شما هماهنگ باشد.
- کارت ویزیت: مهم نیست که چه نوع کسب وکاری انجام میدهید، در هر صورت، به یک کارت ویزیت مناسب برای معرفی خود نیاز خواهید داشت. کارتهای ویزیت باید با لوگو، وبسایت، بستهبندی، و دیگر عناصر هویت برند شما، هماهنگ باشد.
2- اعتماد مشتریانتان را به دست آورید
بدون اعتماد، هیچ رابطهای بین برند و مشتری وجود نخواهد داشت. ما در دورهای زندگی می کنیم که افراد به آسانی به کسب وکارها اعتماد نمیکنند. بنابراین، تکنیکهایی مثل تبلیغاتی که در آن، شرکت به دستاوردهای خود میبالد، مثل گذشته جواب نمیدهد. در عوض، انسانهای هزاره جدید به اطرافیان و دوستان خود اعتماد میکنند (تأیید اجتماعی)، و بنابراین، شما نیازمند آن هستید که برای به دستآوردن اعتماد مردم، راههای جدیدی پیدا کنید.
یک بررسی توسط کوهن و ولف، نشان داد که مصرف کنندگان به برندهای معتبر اعتماد میکنند. در زیر، لیست 10 برندی که به عنوان معتبرترین برندها شناخته میشوند، ارائه شدهاست:
جایگاه | برند |
1 | آمازون |
2 | اپل |
3 | مایکروسافت |
4 | گوگل |
5 | پیپل |
6 | آدیداس |
7 | اینتل |
8 | لگو |
9 | بیامدبلیو |
10 | اچ پی |
بنابراین، چندان عجیب نیست که مشخص شد برندهایی که توانستند بیشترین میزان اعتماد را کسب کنند، به بیشترین درآمد دست یافتهاند. شما به عنوان یک بازاریاب دیجیتال، باید استراتژیهایی طراحی کنید تا اعتماد مشتریان را به دست آورید. از جمله، موارد زیر:
- مردم را با تبلیغات غلط، گمراه نکنید. در زمینه رسالت برند، همواره صادق باشید.
- هنگامی که مشتریان به شما نیاز دارند، پیوسته در دسترس باشید. یک رویکرد مناسب این است که شیوههای "بازاریابی خردهلحظهها" را اتخاذ نمایید. امروزه، بیشتر جستجوها با استفاده از گوشیهای موبایل انجام میشود، تا کامپیوترهای رومیزی. تابلوی زیر، دلایلی را که مردم از گوشیهای موبایل استفاده میکنند، نشان میدهد، و نیز اینکه چرا لازم است هنگامی که مشتریان به دنبال پاسخ، در گوشیهای موبایل خود جستجو میکنند، با آنها در تماس باشید.
- راه هایی برای افزودن ارزش به مخاطبان هدف خود، پیدا کنید. اینفوگرافی، ویدئوهای کوتاه، یا دیگر مطالب محتوایی تولید کنید که به افراد آموزش دهد. اگر شما دائماً در حال ارایه مطالب با ارزش باشید، مشتریان مطمئناً شما را به خاطر خواهند آورد.
- به انجام دادن باور داشته باشید، و نه سخن گفتن. تنها به مشتریان نگویید چرا بهترین هستید؛ بلکه، به آنها نشاندهید. کاری کنید که مشتریانتان باور کنند که شما واقعاً به فکر آنها هستید، تا مشتریان احتمالی، آرزو داشته باشند مشتری شما شوند.
- به افرادی که نمیشناسید، ایمیلهای انبوه نفرستید. برندهای خوب هرگز این کار را انجام نمیدهند. در عوض، با استفاده از ابزارهایی همچون Voila Norbert، آدرس ایمیلها را پیدا کنید، و لیستهای ایمیلتان را با دادههای ارزشمندی مثل شغل کنونی و مکان فردی که به او ایمیل میزنید، پربار کنید.
- از سه عنصر جلب اعتماد مشتری پیروی کنید که عبارتند از: تعهد، صلاحیت و همبستگی با مشتری
- خدمات مشتریان، برای موفقیت برند بسیار حیاتی است. اطمینان حاصل کنید که پشتیبانی از مشتریان، همواره از طریق تلفن، ایمیل، و چت زنده، امکانپذیر است.
3- صدایی برای شرکت خود ایجاد کنید
یک رهبر علاوه بر اقدامات عملی، با لحن و بیانی که دارد شناخته میشود. اگر میخواهید در زمینه فعالیت خود به یک رهبر تبدیل شوید، باید در مورد لحن و صدای برند خود، تصمیم بگیرید. ولی چگونه میخواهید صدای معتبری برای برند خود تولید کنید؟ در زیر، به بعضی راههای قابلاطمینان برای انجام این کار، اشاره میشود:
- شخصیت لحنی را که برای برند خود میخواهید، تعریف کنید. برای مثال، اگر محصول یا خدمات شما نوپرستان جوان را هدف میگیرد، لحن شما باید با آن هماهنگ باشد.
از سوی دیگر، شرکت اپل از یک لحن نرمتر و سادهتر، که دربردارنده اندیشههای متفکرانه و حتی فلسفی است، استفاده میکند.
- لحن رقبای خود را تحلیل کنید، تا بررسی نمایید چه چیز سبب میشود آنها برجسته به نظر برسند. و سپس، دریابید که چگونه میخواهید لحن خود را از آنها متمایز کنید.
- به لحن مشتریان خود گوشدهید و سعی کنید که در لحن برند خود، از آن تقلیدکنید. اگر مخاطب شما گفتگوی غیررسمی را ترجیح میدهد، و شما بیش از حد رسمی هستید، ممکن است لازم باشد در لحن خود تجدیدنظر کنید.
- صدای برند شما، باید به افراد الهامدهد که دست به عمل بزنند.
- اجازه دهید لحن برند به تدریج، تکامل پیدا کند. لحن برند شما از همان اول، بینقص نخواهد بود. به آن، زمان بدهید، و اجازه دهید به آهستگی تکامل پیدا کند.
صدای برند شما میتواند در شکلهای زیر بروز پیدا کند:
- محتوای متنی
- محتوای ویدیویی
- پادکست
- تصویر
برای آنکه فارغ از نوع محتوا، در تمام کانالهای تبلیغاتی، لحن یا صدای متعادلی داشتهباشید، پیشنهاد میکنیم فرایند ایدهسازی محتوا را انجامدهید.
- جمعآوری اطلاعات از مشتریان: نظرسنجی هایی در مورد نیازها و علایق مخاطبان خود انجام دهید.
- طوفان فکری گروهی: دو عقل واقعاً بهتر از یک عقل است. در جلسات منظم طوفان فکری که با حضور افرادی از بخشهای مختلف شرکت برگزار میشود، مشارکت داشتهباشید، تا بتوانید جنبهها، خدمات، و محصولات غیرضروری یا بیانیه غیرضروری برندتان را حذفکنید، و مواردی را اضافهکنید که اهمیت بیشتری دارند. سپس، به همه امکان دهید تا رای خود را در مورد سه ایده برتر، اعلامکنند.
- رتبهدهی به ایدهها: مرحله طوفان فکری، به آزاد بودن و اجازه دادن به جریان یافتن خلاقیت، مربوط میشود. در این گام، باید به بهترین ایدههایی که طبق رای افراد انتخاب شدهاند، نمره دهید، و از این ایدهها، در مرحله تولید محتوا استفادهکنید.
- بازخورد مشتریان: در نهایت، بازخورد مخاطبان خود را جمعآوری کنید، تا ببینید که آیا محتوایی که ارائه کردهاید، انتظارات آنها را برآورده میکند.
4- شراکت با دیگر برندها
برندسازی مشترک، بخشی مهم از بازاریابی استراتژیک است، و یکی از آسانترین شیوههای شناختهشدن برند توسط مشتریان، این است که با شرکتهایی شریکشوید که میتوانند آگاهی جمعی ایجاد کرده، و در این زمینه، پیشگام باشند.
سه نوع برندسازی مشترک وجود دارد که هر بازاریاب دیجیتال، باید برای برند مشتریان خود انجام دهد:
- شرکای تأثیرگذار یا آگاهیدهنده
شریک تاثیرگذار، خود یک برند است. به کمک عرصههای بازاریابی تاثیرگذار، میتوانید با تاثیرگذاران خرد شریک شوید، تا برای مطرح شدن بیشتر، به آگاهی موردنیاز عموم نسبت به برندتان دست یابید. همچنین، ممکن است به شراکت با دیگر برندهایی فکرکنید که با آنکه راهنمایی مستقیم ارائه نمیدهند، اما سبب افزایش آگاهی نسبت به برند شما میشوند.
- شرکای اصلی
پیداکردن این مورد، سختتر است، اما میتواند در دستیابی به تقدم و درآمد، موثر باشد. بهترین مثال از این نوع شراکت، بین "پاتری بارن" و "شروین-ویلیامز" وجود دارد. پاتری بارن بنری در سایت خود نمایش داد که به مشتریان کمک میکرد به آسانی از بین محصولات شروین ویلیامز، رنگهایی (برای رنگآمیزی) انتخابکنند که با سبک مبلمان آنها هماهنگتر باشد.
- شراکت کاربردی
گاه ممکن است برای شکست دادن رقبایتان، به کمک یک شریک دیگر نیاز داشته باشید. این کاری است که شراکت کاربردی انجام میدهد. این شراکت، کیفیت محصول را بالا میبرد، و نتیجه نهایی، محصولی خواهد بود که بلافاصله، توجه مخاطب را به خود جلب میکند.
انواع مختلف شرکایی را که میتوانید برای برندتان داشته باشید، تحلیل کرده و آنها را لیست کنید. برای یک بازاریاب دیجیتال، به دست آوردن شراکت با شرکای تأثیرگذار و اصلی، باید در اولویت باشد.
5- ایجاد و بهینهسازی نشانههای برند
در یک پویش بازاریابی، بخشی که معمولاً بیش از همه مورد غفلت قرار میگیرد، بهینهسازی برند است. شکی وجود ندارد که گوگل ترجیح میدهد در نتایج جستجو، به برندهایی که تجربه بهتری را به کاربر ارائه میدهند، رتبه دهد.
رند فیشکین، یک متخصص وب سایت از شرکت MOZ (ماز)، مسئله را به این شکل توضیح میدهد:
"گوگل خواسته است برندهایی را که جستجوگران و مشتریان را خشنود میکنند، از عموم، یعنی سایتهایی که اغلب به عنوان دارای "پیوند ضعیف"، یا تجربه ضعیف مشتری، طبقهبندی میشوند، جدا نماید".
در ادامه مطلب، چند نشانه که موتور جستجوی گوگل در هنگام در نظر گرفتن طبقه بندی کسب وکار شما به عنوان برند، در نظر میگیرد، ارائه شدهاست:
- در شبکههای اجتماعی، تعداد فالوورهای وفادار خود را تقویت کنید
برندهای بزرگ در تمام شبکههای اجتماعی، مثل فیسبوک، توییتر، اینستاگرام، لینکدین، گوگل پلاس و پینترست، حضور دارند. بیشتر برندها، تعداد زیادی دنبالکننده وفادار در هر رسانه دارند. بنابراین، وجود یک پروفایل کامل برند و مشارکت موثر، برای عرضه نهایی برند بسیار ضروری است. حضور فعال در رسانههای اجتماعی و داشتن فالوورهایی وفادار، سبب میشود سیگنالهایی غیرمستقیم برای گوگل ارسالشود، مبنی بر اینکه کسب و کار شما به یک برند ارتقا یافتهاست.
- سعی کنید به تعداد زیادی از جستجوهای مربوط به برند خود دست پیدا کنید
گوگل برندبودن شرکتها را بر اساس درصد افرادی که بر روی بالاترین نتایج کلیک میکنند، پیشبینی میکند.
- اطمینان حاصل کنید که وب سایت شما، تجربه فوقالعادهای به کاربر ارائه میدهد.
نباید هیچگونه خطای 404 یا خطای موبایل وجود داشتهباشد. سایت شما نباید یک تجربه بیفایده، آزاردهنده یا همراه با اسپم، ارائهدهد. از پنجرههای پاپ-آپ مزاحم اجتناب کنید. از پروتکل https استفاده کنید، و امنیت سایت خود را ارتقا دهید تا بدافزاری وجود نداشته باشد.
- سایت خود را در رابطه با انسرباکس بهینهکنید
سعی کنید محتوای شما در انسرباکسهای گوگل به صورت برجسته نمایش داده شود. افراد به کسبوکارهای اعتماد میکنند که در انسرباکسها دارای ردهبندی هستند. بنابراین، این یک روش مهم برای بالابردن آگاهی نسبت به برند است، که بسیار مورد نیاز میباشد (انسرباکس گوگل یک قابلیت جدید است که نتایج جستجوها را در قالب پاسخهای مفید در اختیار کاربران گوگل میگذارد).
- مشخصات (NAP) خود را تکمیل و بهینه سازی نمایید
اطمینان حاصل کنید که شماره تلفن و آدرسی که از خود، در صفحه "تماس با ما" ذکر کرده اید، معتبر است، همچنین نام کسب و کار شما به درستی ذکر شده باشد (NAP= نام، آدرس، شماره تلفن).
- از نشانهگذاری اسکیما استفادهکنید
"نشانهگذاری اسکیما" واژگان معنایی تگها (یا متادادهها) است، که میتوانید برای بهبود خوانش توسط موتورهای جستجو و ارائه صفحه خود در SERP، به html اضافه کنید. این کار، تمام عناصر صفحه وب شما را به شکلی صحیح تعریف میکند. در نتیجه، برای موتورهای جستجو، استخراج اطلاعات از دادهها آسانتر است.
- از لینکسازی بهره ببرید
در سایتهای دارای رنک بالا، اغلب لینکهای زیادی وجود دارد که به برندهای مختلف ارجاع میشود. سایتهای غیربرند، فاقد چنین امکانی هستند. به علاوه، استفاده از متن لینک حاوی نام برند و خودداری از کاربرد واژگان کلیدی در متن یا عنوان لینک، راهی دیگر برای دستیابی به ارزش برند میباشد.
6- مرور و بررسی برند
تا زمانی که شما و کارمندانتان، ارزشهای یک برند موفق را در دید مشتریان حفظ کنید، آن برند موفق باقی خواهد ماند. هنگام بررسی برند خود، به خاطر داشتهباشید که مشتریان و کارکنان، اغلب پیوند عاطفی با برند برقرار کردهاند، و حتی نسبت به آن، حس مالکیت دارند.
در نتیجه، رابطه کنونی آنها با برند شما، نسبت به هر تغییری که بخواهید ایجادکنید، حساس خواهد بود. از یافتههای مشاورههایی که با مشتریان، عرضهکنندگان، و کارکنان داشتهاید، به منظور بررسی یک ادراک گستردهتر از برند خود، استفاده کنید.
در نتیجه، اگر مشکلاتی در زمینه تجربه مشتریانتان وجود دارد، وسوسه نشوید که برای حل آن، تنها لوگوی خود را تغییر دهید (که اغلب به اشتباه از آن به عنوان "برندسازی مجدد" نام برده میشود). این فرآیند، پرهزینه است، و مشکلات را (در صورتی که مربوط به نقص در سیستمهای شما و یا آموزش کارکنان باشند) حل نخواهد کرد.
به خاطر داشته باشید که برند شما، نماینده کل تجربه مشتری است، و نه تنها علایم یا نشانههای شما، و بنابراین، نمیتوان آن را یکشبه تغییر داد. شما باید به طور مرتب، تجربه مشتریان کسب وکار خود را مورد بررسی قرار دهید. این کار، اشارهای اولیه نسبت به آن عناصر از برند که فاقد عملکرد مطلوب هستند، ارائه میدهد. اقدام به موقع در جهت اصلاح عنصری که عملکرد مطلوب ندارد، میتواند سبب صرفهجویی قابلتوجه در پول، و برطرف شدن نیاز نسبت به تغییر برند کل کسب وکار، گردد.
7- تمرکز بر فرصتهای رشد
فرآیند بررسی اغلب می تواند حوزههایی را که میتوانید کسب و کار خود را به سمت آنها گسترش دهید، به شما بنمایاند. هرچند، به همان اندازه مهم است که با استفاده از یافتههای بررسی خود، چککنید که آیا برند شما میتواند گسترش به دیگر محصولات یا خدمات را تابآورد. برای مثال، اگر شما متوجه شوید که مشتریان، برند، شما را به شکلی پررنگ، با محصولات خاصی مرتبط میبینند، ممکن است اقدام عاقلانه این باشد که محصولات جدید را تحت عنوان زیرمجموعهای از برند معرفی کنید، که میتواند لوگوی متفاوتی داشته باشد.
برای رشد دادن کسب و کارتان، باید نوآوری و پیشرفت محصولات و خدمات را تشویق نمایید. این به شما کمک خواهدکرد تا از رقبای خود پیش بیفتید، و به نیازهای متغیر مشتریانتان پاسخ دهید. هر چند، برند شما باید همیشه از ارزشهای کلیدی شما پشتیبانیکند، و تجربهای قابلاعتماد و منسجم به مشتریان عرضه دارد. بنابراین، برند شما ممکن است مترادف با نوآوری باشد، هرچند، خود هرگز تغییر نکند.
نتیجهگیری
همواره به خاطر داشتهباشید که به عنوان یک بازاریاب دیجیتال، کار شما این است که ارزش برند کسب و کاری را که در حال تبلیغ آن هستید را ارتقا دهید، و با حسننیت و به صورت مداوم، آن را به مشتریان معرفی کنید. یک برند، هم مورد علاقه موتورهای جستجو، و هم افراد است. بنابراین، از تکنیکهای بالا استفادهکنید، و گامهای لازم برای تبدیل کسب وکار به یک برند را بردارید.
برندسازی برابر است با هویت کسب وکار شما در بازار. سوالی که همگی باید از خود بپرسیم این است که آیا برند کسب وکار ما، چیزی را که ما میخواهیم، بیان میکند؟ چهره کسب وکار شما، به پیامی که از طریق برندسازی به بازار ارسال میکنید، وابسته است. چه پیامی برای جهان میفرستید؟ برداشت منفی نسبت به کسب وکار شما، ممکن است سبب شود که مشتریان بالقوه راه خود را کج کنند، همچنان که یک حس مثبت، مشتریان بالقوه را تشویق خواهدکرد که محصول یا خدمات شما را امتحان کنند. اینکه چگونه برند محصولات یا خدمات کسب وکار خود را میسازید، بخشی جدانشدنی از موفقیت کسب وکار میباشد.
هرچند، انتخاب صرف یک استراتژی برندسازی مناسب برای کسب وکار شما، برای تضمین موفقیت محصولتان کافی نیست. اگر شما مراحل اولیه روشنسازی، بیان و متمایزسازی ارزشها و شخصیت کسب و کارتان را انجام ندهید، ممکن است کل فرایند برندسازی، برای شما، بیثمر و ناامیدکننده باشد. علاوه بر این، برندسازی تنها ارسال یک تصویر به جهان نیست؛ لازمه برندسازی موفق این است که کارکنان شما، برای کسب و کار، به عنوان سفیران برند عمل کنند. پیش از هر چیز، یک اقدام برندسازی موفق با پاسخدادن به سوالات زیر مشخص میشود:
ارزشهای کسب و کار من چیست؟ کسب و کار من نماینده چیست؟ من میخواهم کسب و کار و برندم، نمایانگر چه چیز باشد؟ کسب و کار من، چه ارزشی به مشتریان عرضه میکند؟ چگونه میتوانم در حوزه فعالیت خود، یک نیروی منحصر به فرد باشم؟ اگر شما تصور میکردید که برندسازی و استراتژیهای آن، ارزش سرمایهگذاری ندارد، یا فاقد اهمیت است، عمیقا در اشتباه بودید. مشتریان و مصرفکنندگان، کسب و کار شما را بر اساس تصویری که شما از برندتان ارائه میدهید، قضاوت خواهند کرد. در نتیجه، در زمینه برندسازی کسب و کار خود، سرمایهگذاری نمایید.